اختلال دو قطبى نوع یک
نویسنده : چنگیز ایرانپور
یکى از انواع مهم اختلالات خلقى، اختلال دو قطبى نوع یک (I) نامیده مى شود. این اختلال مربوط به حالت هیجانى درونى مستمر شخص مى باشد. این بیماران هم دوره هاى افسردگى و هم دوره هاى سر خوشى دارند.
افرادیکه در فاز مانیا (سرخوشی) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بیمارانى که در فاز افسردگى هستند با کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهائى و افکار مرگ و خودکشى مشخص هستند.
فرد مانیا در بسیارى از افسانه هاى قدیمى شخصیتى ریشه دار است که با رفتارى دیوانه وار، چشمانى خیره و حرکاتى نمایشى و پر آب و تاب مشخص مى گردد. دوره هاى شیدایى در مقایسه با افسردگى فراوانى کمترى دارند.
سیر
بیمارى دو قطبى نوع یک (I) غالباً با افسردگى شروع مى شود (75 درصد موارد در زنها و 67 درصد موارد در مردها) و یک اختلال عود کننده است. اکثر بیماران هم دوره هاى مانى و هم افسردگى را تجربه مى کنند. دوره هاى مانى درمان نشده حدوداً 3 ماه دوام مى آورد. حدود 40 تا 50 درصد بیماران دو قطبى ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.در اختلال دو قطبى I میزان شیوع حدود 1 درصد در طول عمر می باشد.
هزینه این اختلال براى بیماران و خانواده هاى، آنان و جامعه قابل ملاحظه است. شیوع این بیمارى در زنان و مردان برابر است. میانگین سنى شروع این اختلال 30 سالگى مى باشد اما از سن 5 یا 6 سالگى تا 50 سالگى گسترده است. از لحاظ وضعیت تاهل نیز این بیمارى ممکن است در افراد طلاق گرفته یا مجرد بیش از افراد متاهل دیده شود. میزان طلاق نیز در این گروه افراد بالا مى باشد
علت شناسى
عوامل زیست شناختى، عوامل ژنتیک و عوامل روانى. اجتماعى و یا ترکیبى از آنها را مى توان علت این بیمارى تلقى کرد. عوامل زیست شناسى مهم شامل انتقال دهنده هاى عصبى و بى نظمى هاى عصبى - غددى باشند.
عوامل ژنتیک نقش بسیار مهمى دارند، بطوریکه مطالعات نشان داده است که یکى از والدین به این اختلال دچار باشد، با احتمال 25 درصد فرزندشان شانس ابتلا به این بیمارى را خواهد داشت و اگر هر دو والدین اختلال دو قطبى داشته باشند شانس ابتلاء بچه ها به این بیمارى بین 50 تا 75 درصد خواهد بود.
عوامل روانى اجتماعى متعددى نیز ممکن است در ایجاد این بیمارى به تنهائى و یا به همراه عوامل دیگر نقش داشته باشند. از جمله : رویدادهاى زندگى و استرس محیطى، خانواده، عوامل شخصیتى قبل از بیمارى و موارد دیگر مى توان ذکر کرد.
تشخیص
این بیمارى با وجود دوره هاى مانیا (سرخوشی) و افسردگى مشخص مى شود. علائم و نشانه هاى افسردگى و توضیحات مربوط به آن در بخش افسردگى سایت آمده و چون همان علائم و نشانه ها برای تشخیص مطرح می باشد لذا تکرار نمى گردد اما علائم و نشانه هائى که به عنوان ملاکهاى دوره مانیا تلقى شده و توسط فرد متخصص ارزیابى شده تا تشخیص این بیمارى گذاشته مى شود شامل :
1- یک دوره مشخص خلق غیر طبیعى و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بینى، یا تحریک پذیر که حداقل یک هفته طول مى کشد.
2- وجود 3 یا بیشتر از علائم زیر :
الف) افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینى
ب) کاهش نیاز به خواب (مثلاً 3 ساعت خواب بر ایشان کافى است)
ج) حرافتر از معمول یا احساس فشار براى صحبت مستمر.
د) پرش افکار یا تجربه ذهنى سبقت جوئى افکار.
ه) پریشانى حواس (به راحتى محرکهاى بى اهمیت خارجى توجه شان را جلب مى کند)
و) افزایش رفتار هدفدار (اجتماعى، شغلى، تحصیلى، فعالیت جنسی) یا تحریک روانى - حرکتى.
ی) درگیرى مفرط با فعالیتهاى لذت بخشى که احتمال نتایج دردناک آن زیاد است، مثل ولخرجى بى مهابا، بى احتیاطیهاى جنسى، یا سرمایه گذاریهاى حرفه اى جاهلانه.
3- باعث اختلال در عملکرد شغلى، فعالیتهاى اجتماعى، و یا روابط بین فردى شده و ممکن است براى جلوگیرى از آسیب به خود و یا دیگران نیاز به بسترى باشد.
ویژگیهاى بیماران مانیک
بیماران مانیک خلق بالا دارند، تحریک پذیر بوده و زود از کوره در مى روند، حالت نشئه دارند، ممکن است براى افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادى جلوه نماید، اگر در رسیدن به خواسته هایش به مانع برخورد کند پرخاشگرى مى کنند، تمایل به پوشیدن لباسهاى با رنگهاى روشن و ناهماهنگ و بستن زیورآلات دارند، دوست دارند لباسهاى بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هایشان را درآورند، مشغله ذهنى با افکار مذهبى، سیاسى، مالى، جنسى، با دادخواهى دارند.
بیماران مانیک هیجان زده، پرحرف و گاهى سرگرم کننده و بیش فعال هستند، سطح تحمل آنها پائین است و خیلى زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد. طرز تکلم این افراد معمولاً بلند، سریع، و زیاد مى باشد بطور فهم آن براى شنونده مشکل بوده و نمى توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بیمارى بیشتر باشد این نکته شدیدتر در بیمار دیده مى شود. قدرت تمرکز پائین است، و در هنگام صحبت معمولاً از این شاخه به آن شاخه مى پرند.
هذیان و توهم ممکن است پیدا کنند. حواسشان زود پرت مى شود، خود بزرگ بینى و اعتماد به نفس دارند. حافظه این افراد آسیب نمى بیند. حدود 75 درصد آنان مهاجم و تهدید کننده هستند. احتمال خودکشى و دیگرکشى در این افراد نیز وجود دارد.
ولخرجى مى کنند و وسایل خود را ممکن است به دیگران ببخشند. دروغگویى و فریبکارى در آنان شایع است. وقوع شیدائى لازمه تشخیص اختلال دو قطبى است.
یعنى اگر فرد بیماریش براى بار اول با دوره مانیا شروع شود و یا اینکه قبلاً با افسردگى شروع شده ولى حالا دچار مانیا باشد، تشخیص بیماری دو قطبى I گذاشته مى شود. اما اگر دچار افسردگى باشد تشخیص افسردگى گذاشته مى شود، تا زمانیکه دوره مانیا مشاهده گردد.
چگونگى تظاهر این دوره ها متفاوت مى باشد مثلاً ممکن است در طى یک روز هر دو دوره مانیا و افسردگى را فرد تجربه کند. یا اینکه فرد دچار یکى از این اختلالات شده و پس از بهبودى پس از یک فاصله زمانى دچار دوره دیگر گردد.
اختلال دو قطبى نوع یک (I) در کودکان و نوجوانان
در نوجوانان علائم مانیا ممکن است عادى جلوه نماید و علائم عمده این گروه شامل سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، اقدام به خودکشى، مسائل تحصیلى، گرایشات فلسفى، نشانه هاى وسواس، شکایت از بیماریهاى جسمانى متعدد، درگیرى و مشاجرات متعدد، مى شود. میزان بروز این اختلال در کودکان و نوجوانان 1 درصد است و شروع آن حتى ممکن است در 8 سالگى باشد.
درمان
امروزه هم براى دوره هاى افسردگى و هم براى مانیا درمان هاى اختصاصى وجود دارد، و مطالعات بیانگر تاثیر درمان پیشگیرى کننده مى باشد. تاکید درمان نیز به درمان داروئى و روان درمانى معطوف به خود بیمار است. ضمن اینکه درمان باید از تعداد و شدت عوامل استرس زاى زندگى بیمار بکاهد.
معمولاً این بیماران نیاز به بسترى دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضایت نمى دهند. از جمله داروهائیکه در درمان این بیماران بکار برده مى شود موارد زیر را مى توان نام برد :
کلونازپام، لورازپام، هالوپریدول، والپروئیت، کاربامازپین، و لیتیوم. این داروها با توجه به شدت بیمارى و اینکه در چه دوره و یا فازى از بیمارى مى باشند انتخاب مى گردند که باید حتماً توسط پزشک متخصص صورت گیرد زیرا ممکن است مصرف خود به خودى این داروها عوارض جانبى خطرناکى به همراه داشته باشد.