انواع اختلالهای رفتاری وهیجانی
اختلالهای انطباقی : کودک نشانه هایی از ویژگیهای هیجانی ورفتاری خود را نشان می دهد که توانایی سازگاری با حوادث ناگوار یا تغییرات در زندگی را ندارد . نشانه ها در طول سه ماه که فشار روانی یا تغییرات وجود دارد باید دیده شود وبیش از شش ماه پس از آنکه شرایط تمام شد نباید ادامه یابد . درماندگی شخص از آنچه باید در برابر حوادث از خود نشان دهد ، نقص در عملکرد های اجتماعی یا آموزشگاهی ، ترس ، اضطراب ، مدرسه گریزی ، تخریب ، نزاع جویی از جمله رفتارهای این اختلال است . پنج تا بیست در صد کودکان دارای اختلالهای انطباقی هستند .
اختلالهای اضطراب: اضطراب گروه بزرگی از اختلالها را در بر می گیرد . هراس از مدرسه ، اختلال فشار روانی پس از آسیب دیدگیها ، اختلال اجتنابی ، وسواس فکری وعملی ، وحشت زدگی از جملة این اختلالها هستند . اختلالهای اضطراب گاهی نشانه های بدنی دارند . سر درد ، دل درد ، عرق کردن ،برافروختگی ،تکرر ادرار گاهی نشان از اضطراب دارد . اضطراب به عنوان یک واکنش زود گذر در همه ی کودکان دیده می شود واین هنگامی است که با یک موقعیت استرس زا روبه رو می شوند . اگراضطراب شدید باشد ، مدت طولانی در کودک بماند ، در فعالیتهای روزمره ی کودک اثر بگذارد ممکن است بتوان آن را اختلال دانست .
اختلال وسواس فکری - عملی : به طور متوسط 5/2 در صد کودکان به این اختلال مبتلا می شوند. تفکرات وسواسی تکانه ها و تصورات دایمی هستند که اجباری و نامتناسب می باشند . منظور ازاجباری آن است که فرد خود خویشتن را ملزم ومجبور به مرور این تفکرات می بیند . شکهای تکراری ،الزام به گذاشتن چیزها در یک ترتیب خاص وتکانه های پرخاشگری از وسواسهای فکری می باشند . منظور از تکانه ها عملهایی است که با محرکهایی درونی برانگیخته می شوند به راحتی بروز می یابند وکنترل و جهت گیری آگاهانه ای بر آنها تقریبا ً وجود ندارد . اعمال وسواسی رفتارها یا فعالیتهای ذهنی تکراری است مانند شستن دست ،وارسی کردن ، دعا کردن ،شمردن . این کارها به قصد کاهش فشار واضطراب انجام می شود . بسیاری از کودکان دارای وسواس ممکن است بدانند که رفتار آنها افراطی و غیرلازم است ولی ناخودآگاه به تکرار کارهای روزمره خود کشانده می شوند و نمی توانند آن را متوقف سازند
اختلال فشار روانی پس از آسیب دیدگی : پس از بروزآسیب دیدگیهای شدید یا تعدادی حوادث پشت سر هم که در زندگی کودک رخ می دهد ،ممکن است چنین اختلالی شکل بگیرد . ترس از مرگ یا آسیب دیدن ِ یکی از نزدیکان یا آموختن چیزهایی درباره ی مرگ وبیماریها می تواند زمینه ساز این اختلال باشد . نشانه های اختلال باید مدت یک ماه پس از مواجهه با عامل ایجاد کننده ی فشار روانی دیده شود . واکنشهای این اختلال در کودکان به صورت ترس شدید ، احساس بدون کمک ماندن ، کابوسها ی شبا نه ، ترس از تکرار حوادث ، کرختی در واکنشهای عمومی یا برانگیختگیها ی درونی دیده می شود . بچه های کوچکتر مشکلات خود را در بازیهای روزانه شان نشان می دهند یا ممکن است مهارتهایی را که تا آن زمان به دست آورده اند ترک کنند . مانند کنترل ادرار و مدفوع یا مهارتهای گفتاری .
خموشی اکتسابی: این اختلال زمانی رخ داده است که کودک یا نوجوان به گونه ای تثبیت یافته در موقعیتهای خاص اجتماعی از صحبت کردن اجتناب کند . خموشی اکتسابی بر پیشرفت تحصیلی کودک اثر می گذارد وارتباط اجتماعی او را مختل می کند. بروز خموشی اکتسابی معمولاً پیش از پنج سالگی است ولی تا زمانی که کودک وارد مدرسه نشده نمی توان درباره ی آن داوری کرد . این اختلال بسیار نادر است ومعمولاً در یک دوره ی چند ماهه ادامه می یابد .با این وجود برخی از کودکان در تمام طول دوران مدرسه از سخن گفتن اجتناب می کنند .