موسیقی درمانی
رشته موسیقی درمانی در حقیقت یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن «موسیقی درمان گر» (music therapist) مانند پزشک که از دارو یا وسایل جراحی استفاده می کند از موسیقی و فعالیتهای گوناگون همراه با موسیفی به عنوان ابزار درمانی استفاده می نماید.
در دنیای پزشکی کنونی به طور کلی دو دیدگاه درباره روشهای درمانی وجود دارد : یکی «طب رایج» (conventional medicine) یا پزشکی غربی است که امروزه در کشور ما اعمال می شود و دیگری شیوه های مختلف درمانی است که مجموعه آنها را «طب جایگزین» (alternative mdicine) یا «طب مکمل» (complementary medicine) و یا «طب حاشیه ای » می نامند.
ویژگی تمام رشته های طب جایگزین استفاده از «قابلیتهای خود درمان بدن» و کل نگر بودن این رشته هاست. برخلاف پزشکی رایج که بدن انسان را از دیدگاه ملکولی و سلولی مورد مطالعه قرار می دهد و انسان را متشکل از اجزای متفاوت می داند و سعی در شکافتن هسته پاتو فیزیولوژی بیماری ها دارد طب جایگزین انسان را مجموعه ای واحد از جسم احساس و روان می داند و برای او شعوری قائل است که در تمام نقاط بدن او- و هر موجود زنده- یافت می شود و هماهنگ کننده ساختارهای جسمی و روانی اوست. به عبارت دیگر شاخه های مختلف طب جایگزین بیماری های عضوی را نتیجه اختلال در این شعور و ناشی از اشکال در عملکرد کل بدن و به هم خوردن تعادل بین جسم و روان و احساس می دانند در نتیجه درمان فقط ناظر بر نتیظیم کارکرد جسم بیمار نیست بلکه به افکار، احساسات و روان او نیز توجه دارد.
طب جایگزین بیش از پنچاه شیوه درمانی رایج را در بر می گیرد که طب سوزنی (acupunctur)، آیورودا (ayurveda)، موسیقی درمانی (music therapy)، هومئوپاتی (homogopathy)، هیپنوتیسم (hypnotism)، هنر درمانی (art therapy)، درمان طبیعی (naturopathy) و یوگا درمانی از مهم ترین و شناخته شده ترین شاخه های آن به شمار می روند.برخی از این شیوه ها مانند طب سوزنی از قدمتی چند هزار ساله برخوردارند و برخی مانند هومئوپاتی و موسیقی درمانی نسبتاٌ جدید تر هستند.
اگرچه بسیاری از رشته های طب جایگزین هنوز در ایران ناشناخته مانده اند ولی در بیشتر کشورهای پیشرفته از این رشته ها نیز به موازات پزشکی رایج در امر درمان استفاده می شود و در سالهای اخیر مردم و پزشکان گرایش بیشتری به آنها نشان داده اند.
موسیقی درمانی
رشته موسیقی درمانی در حقیقت یکی از شاخه های علوم درمانی است که در آن «موسیقی درمان گر» (music therapist) مانند پزشک که از دارو یا وسایل جراحی استفاده می کند از موسیقی و فعالیتهای گوناگون همراه با موسیفی به عنوان ابزار درمانی استفاده می نماید.
در دنیای پزشکی کنونی به طور کلی دو دیدگاه درباره روشهای درمانی وجود دارد : یکی «طب رایج» (conventional medicine) یا پزشکی غربی است که امروزه در کشور ما اعمال می شود و دیگری شیوه های مختلف درمانی است که مجموعه آنها را «طب جایگزین» (alternative mdicine) یا «طب مکمل» (complementary medicine) و یا «طب حاشیه ای » می نامند.
ویژگی تمام رشته های طب جایگزین استفاده از «قابلیتهای خود درمان بدن» و کل نگر بودن این رشته هاست. برخلاف پزشکی رایج که بدن انسان را از دیدگاه ملکولی و سلولی مورد مطالعه قرار می دهد و انسان را متشکل از اجزای متفاوت می داند و سعی در شکافتن هسته پاتو فیزیولوژی بیماری ها دارد طب جایگزین انسان را مجموعه ای واحد از جسم احساس و روان می داند و برای او شعوری قائل است که در تمام نقاط بدن او- و هر موجود زنده- یافت می شود و هماهنگ کننده ساختارهای جسمی و روانی اوست. به عبارت دیگر شاخه های مختلف طب جایگزین بیماری های عضوی را نتیجه اختلال در این شعور و ناشی از اشکال در عملکرد کل بدن و به هم خوردن تعادل بین جسم و روان و احساس می دانند در نتیجه درمان فقط ناظر بر نتیظیم کارکرد جسم بیمار نیست بلکه به افکار، احساسات و روان او نیز توجه دارد.
طب جایگزین بیش از پنچاه شیوه درمانی رایج را در بر می گیرد که طب سوزنی (acupunctur)، آیورودا (ayurveda)، موسیقی درمانی (music therapy)، هومئوپاتی (homogopathy)، هیپنوتیسم (hypnotism)، هنر درمانی (art therapy)، درمان طبیعی (naturopathy) و یوگا درمانی از مهم ترین و شناخته شده ترین شاخه های آن به شمار می روند.برخی از این شیوه ها مانند طب سوزنی از قدمتی چند هزار ساله برخوردارند و برخی مانند هومئوپاتی و موسیقی درمانی نسبتاٌ جدید تر هستند.
اگرچه بسیاری از رشته های طب جایگزین هنوز در ایران ناشناخته مانده اند ولی در بیشتر کشورهای پیشرفته از این رشته ها نیز به موازات پزشکی رایج در امر درمان استفاده می شود و در سالهای اخیر مردم و پزشکان گرایش بیشتری به آنها نشان داده اند.